اتاق برای دسر: هوس شیرینی جات حتی زمانی که سیر هستید



همه ما این احساس را داشته‌ایم که بعد از غذا کاملاً سیر شده‌ایم، اما هنوز جایی برای دسر داریم… شاید حتی هوس کمی شیرینی داشته باشیم. اگرچه ممکن است شنیده باشید که اعضای خانواده و دوستان از این پدیده معده به عنوان “معده دوم برای دسر” یاد می کنند، اما محققان اغلب از اصطلاح گرسنگی لذت بخش استفاده می کنند. میل به مصرف غذا به منظور لذت و در غیاب گرسنگی جسمی. چرا این اتفاق می افتد؟ بیایید با بررسی مکانیسم های مربوط به گرسنگی و کنترل اشتها شروع کنیم.

تنظیم میزان مصرف غذا

دستگاه گوارش ما وارد شده است ارتباط مداوم با مغز، ارسال سیگنال به عقب و جلو برای اطمینان از دریافت مواد مغذی کافی برای رفع نیازهای بدن. وقتی بدن ما کمبود انرژی را احساس می کند، سیگنال های گرسنگی مختلفی را ارسال می کند که ما را به خوردن ترغیب می کند. یکی از بازیگران اصلی که بر تصمیم ما برای شروع غذا خوردن تاثیر می گذارد، هورمونی است به نام گرلین. این “هورمون گرسنگی” عمدتا توسط سلول های پوششی معده برای تحریک اشتها در پاسخ به انرژی کم یا در انتظار یک وعده غذایی تولید می شود. در طول یک وعده غذایی یا میان وعده، بدن ما افزایش انرژی موجود را حس می کند و این سیگنال های گرسنگی را سرکوب می کند. در همان زمان، شروع به ارسال سیگنال هایی می کند که از طریق هورمون سرکوب کننده اشتها سیر شده ایم. لپتین. به عبارت دیگر، سیستم گوارشی و مغز ما به ما می گوید که آیا کالری کافی داریم یا خیر و با سیگنال دادن به ما برای خوردن یا توقف غذا به ما پاسخ می دهد. با این حال، عوامل متعددی وجود دارد که می تواند باعث شود در غیاب نیاز به انرژی، غذا بخوریم.

هورمون های روده، از جمله گرلین، به عنوان سیگنال های ارتباط بین مغز و دستگاه گوارش عمل می کنند. مغز این سیگنال‌ها را با اطلاعاتی مانند محرک‌های چشایی و بویایی، تداعی‌های آموخته‌شده، احساسات لذت‌بخش (هدونیک) و نیازهای انرژی برای تأثیرگذاری بر رفتار خوردن مرتبط می‌کند. مخفف های ناحیه مغز: PFC، قشر جلوی مغز؛ NAc، هسته اکومبنس؛ VTA، ناحیه تگمنتال شکمی؛ هیپو، هیپوتالاموس؛ NTS، انفرادی هسته تراکتوس. کلمنسن و همکاران، 2017، سلول.
غذا خوردن بر اساس پاداش

مانند بسیاری از رفتارهای خوشایند، خوردن غذای خوشمزه باعث ترشح دوپامین می شود، یک مولکول سیگنال دهنده که نقش مهمی در احساس لذت دارد. در حالی که همه غذاهای خوشمزه می توانند باعث افزایش دوپامین شوند، غذاهای شیرین و چرب لذت زیادی ایجاد می کنند. با گذشت زمان، ما بین محرک های مرتبط با غذاهای خوش طعم، مانند بینایی، بو یا حتی افکار آن غذاها، با احساس پاداشی که از ترشح دوپامین دریافت می کنیم، ارتباط ایجاد می کنیم. این فرآیند، به نام شرطی‌سازی، می‌تواند باعث افزایش دوپامین در انتظار یک خوراکی خوشمزه شود که ما را به خوردن انگیزه می‌دهد. این پدیده در موش هایی که پس از پنج ثانیه نشانه سمعی و بصری برای دریافت پاداش شیرین (محلول ساکارز 20 درصد) شرطی شده بودند، نشان داده شده است. در این موش های شرطی شده، فعالیت دوپامین در پاسخ به محرک شرطی و همچنین به پاداش شیرین افزایش یافت. به همین ترتیب، مطالعات تصویربرداری مغز در انسان نشان داده اند که سطح دوپامین در پاسخ به بینایی، بو و طعم غذا بدون مصرف واقعی آن افزایش می یابد و میل به خوردن را افزایش می دهد. دوپامین برای انگیزه خوردن بسیار مهم است موش هایی که توانایی تولید دوپامین را ندارند از گرسنگی بمیرند

گرلین «هورمون گرسنگی» نیز در میل ما به دسر نقش دارد. مطالعات نشان می دهد که گرلین جوندگان را جابجا می کند ترجیح دادن غذاهای شیرین و چرب حتی اگر گرسنه نباشند. به عنوان مثال، موش هایی که نمی توانند به گرلین پاسخ دهند، غذا خورده اند کمتر از خمیر کوکی بعد از یک وعده غذایی کامل در مقایسه با کسانی که می توانستند. به همین ترتیب، موش هایی که قادر به تولید هورمون فعال گرلین نبودند، کمتر از دسر پرچرب خوردند بعد از یک وعده غذایی کامل در مقایسه با موش هایی که می توانند. این مطالعات نشان می دهد که گرلین در انگیزه مصرف غذا برای لذت، حتی بدون نیاز به کالری، نقش دارد.

در مطالعه‌ای که توسط Thanarajah و همکارانش انجام شد، مصرف میلک شیک باعث آزاد شدن فوری دوپامین به دلیل احساس طعم دلپذیر و همچنین ترشح تاخیری دوپامین، احتمالاً به دلیل سیگنال‌دهی پس از مصرف غذا (سیگنال‌های پس از هضم) شد. تصویر اصلاح شده توسط Thanarajah و همکاران، 2019، متابولیسم سلولی.
سیری خاص حسی

یکی دیگر از جنبه های مهم مربوط به تمایل ما به خوردن دسر با شکم پر چیزی به نام سیری حسی خاص است که زمانی اتفاق می افتد که فرد در مقایسه با یک غذای “جدید” تمایل کمتری به ادامه خوردن غذایی دارد که قبلاً خورده است. که در یک مطالعه برجسته در مورد سیری حسی خاصشرکت کنندگان یک وعده غذایی چهار وعده ای از همان چهار غذا یا چهار غذای مختلف دریافت کردند. شرکت کنندگانی که چهار دوره مختلف دریافت کردند، 60 درصد کالری بیشتری نسبت به کسانی که چهار دوره مشابه دریافت کردند، مصرف کردند، که عمدتاً به دلیل خوشایند بودن غذاهای جدید است. در مطالعه دیگری، به شرکت کنندگان سیب زمینی سرخ کرده و براونی داده شد تا با یا بدون چاشنی (مانند سس کچاپ و کرم وانیلی) بخورند. بیشتر خوردند و هنگامی که غذا با ادویه جات همراه شود، امتیاز لذت بیشتری می دهد. اساساً، هنگامی که مغز ما علاقه خود را به یک غذای خاص از دست می دهد، احساس سیری می کنیم، در حالی که اشتهای ما زمانی برمی گردد که به ما فرصت امتحان یک غذای جدید یا حتی یک طعم جدید (مثل افزودن سس کچاپ به سیب زمینی سرخ شده) داده شود. از نظر داشتن جا برای دسر، مغز ما ممکن است از غذای اصلی خسته شده باشد، اما دسر به عنوان یک محرک جدید عمل می کند که میل ما به خوردن را دوباره فعال می کند.

قرار گرفتن در معرض غذاها یا طعم‌های جدید، خوردن را لذت‌بخش‌تر می‌کند و اشتها را دوباره تقویت می‌کند، از سیری حسی خاص جلوگیری می‌کند، کاهش رضایتی که با ادامه خوردن همان غذا رخ می‌دهد.
تصویر از Pixabay گرفته شده است.
ایجاد جا برای دسر

هنگامی که بعد از یک وعده غذایی سیر کننده گزینه دسر ارائه می شود، رفتار پاداش جویانه و سیری خاص حسی مغز را فریب می دهد تا بیشتر بخواهد. این سیگنال ها این واقعیت را نادیده می گیرند که ما در حال حاضر سیر هستیم و نیازی فیزیولوژیکی به کالری نداریم. وقتی صرفاً فکر کردن به غذا یا تجسم غذا می‌تواند بر سطوح مولکول‌های سیگنال‌دهنده مانند دوپامین و هورمون‌های مرتبط با اشتها مانند گرلین تأثیر بگذارد، جای تعجب نیست که بسیاری از آنها مقاومت در برابر وسوسه دسر را سخت می‌دانند.

  • کاسوندرا ساند

    Cassondra Saande دکترای خود را در علوم تغذیه از دانشگاه ایالتی آیووا دریافت کرد، جایی که او تأثیر مصرف تخم مرغ کامل را بر تعادل مواد مغذی در بیماری های متابولیک مطالعه کرد. علایق تحقیقاتی او شامل شناسایی استراتژی هایی برای بهینه سازی سلامت و پیشگیری و درمان بیماری های مزمن است. می توانید او را در لینکدین در https://www.linkedin.com/in/cassondrasaande پیدا کنید.



Source link